0.0از 0

داستان های یک دقیقه ای

کتاب
دسته بندی
رایگان
خرید
    نظر شما چیست؟
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب
    پدر روزنامه می خواند، اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد.
    حوصله پدر سر رفت و صفحه ای از روزنامه را که نقشه جهان را نمایش می داد جدا و قطعه قطعه کرد و به پسرش داد.

    بیا! یک نقشه دنیا بهت می دم، ببینم می تونی اون رو دقیقا همونطور که هست بچینی؟
    و دوباره سراغ روزنامه اش رفت.

    می دانست پسرش تمام روز گرفتار این کار است،؛ اما پانزده دقیقه بعد پسرک با نقشه کامل برگشت.

    پدر با تعجب پرسید: مادرت بهت جغرافی یاد داده؟

    پسر جواب داد: جغرافی چیه دیگه؟

    پدر پرسید چطور تونستی این نقشه دنیا را بجینی؟

    پسر گفت:
    پشت همین صفحه تصویری از یک آدم بود، وقتی توانستم اون آدم رو دوباره بسازم دنیا رو هم دوباره ساختم.