1.0از 1

کوچکترین چیزها را می دیدم

کتاب
دسته بندی
رایگان
خرید
    نظر شما چیست؟
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب
    کتاب صوتی کوچکترین چیزها را می دیدم اثر ریموند کارور داستان زنی به نام نانسی است که صدای در و نرده های حیاط، خواب را از چشمان او می گیرد و او در پاسی از شب به دنبال علل صدا می گردد.

    در قسمتی از کتاب صوتی کوچکترین چیزها را می دیدم می شنویم:

    از طرف نرده های بین حیاط ما و حیاط «سام لاتون» صدایی آمد. فوراً برگشتم و نگاه کردم. سام روی دست هایش به نرده ی خودش تکیه داده بود. آخر آن جا دو ردیف نرده بود. دستش را به دهان برد
    و سرفه خشکی کرد.
    سام لاتون گفت: «سلام نانسی.»
    گفتم: «مرا ترساندی، سام.»
    گفت: «نصفه شبی این جا چه کار می کنی؟»
    گفتم: «تو صدایی نشنیدی؟ صدای باز شدن چفت درنرده ای آمد.»
    گفت: «من که چیزی نشنیدم. چیزی هم ندیده ام. لابد باد بوده.»