4.3از 5

کتاب نخسایی ها

رایگان
خرید
    نظر شما چیست؟
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    کتاب نخسایی ها که روایت‌گر زندگی یکی از شهدای مدافع حرم است، به قلم مصطفی آقامحمدلو به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات شهید کاظمی نیز منتشر شده است.

    معرفی کتاب نخسایی ها

    نویسنده برای نگارش کتاب نسخایی ها سعی کرده است، توصیفات متکلّف و ادیبانه، عبارات و لحن ثقیل، و روایت های فرمی پیچیده را در قلمش حبس کند و به ساده ترین و روان‌ترین شکل ممکن با برداشت آزادی از زندگی شهید سجاد عفتی، داستانی موجز، سر راست و خواندنی را تقدیم مخاطب کند.
    کتاب نسخایی ها داستان یکی از بیست سی نفر جوانِ دست از جان شسته و دل به میدان داده است که با تحمل سختی ها و آوارگی بسیار که تنها بخشی از آن در این کتاب آمده، در کنج سنگرهای نبرد کز می کردند و اگرچه در عملیات ها مردتر از هر مردی به صف دشمن می زدند؛ لکن از آنچه بر سرشان می آمد، پیش احدی لب وا نمی‌کردند تا مبادا همین باریکه که رو به باغستان تقدیم جان و جنم به خدا، برایشان باز شده بود، بسته شود. حتی پس از شهادت تعداد زیادی از نخسایی ها، نوشتن مطلب و پخش تصاویر و فیلم مستند از شبکه‌های تلویزیونی از آنان ممنوع بود و به دلایل حفاظتی که شاید در زمان خودش تا حدودی معقول می‌نمود، به هر نحوِ ممکن جلوی نشر اطلاعات درباره‌ی این بچه‌ها گرفته می‌شد.

    خلاصه کتاب نخسایی ها

    داستان کتاب نسخایی از این قرار است که؛ از ابتدای جنگ سوریه و عراق علاوه بر حضور میدانی و مستشاری نیروی قدس و گاهی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تعدادی از بسیجیان در نبردهای مختلف با گروه های مختلفی اعم از دفاع وطنی سوریه، فرقه رابعه، حزب الله سوریه و لبنان، فاطمیون، حیدریون، حرکت نجبا و سایر شاخه های نظامی مقاومت اسلامی حاضر در میدان، همکاری می کردند. تعداد این بچه های عمدتاً گمنام، به عدد یک عدسک تسبیح هم نمی رسید؛ اما در تمامی این سال ها بی سر و صدا هر یک در گوشه ای از میادین نبرد، مظلومانه و تحت فشارهای استخوان شکن از جهات مختلف، مشغول جهاد بودند. در اواسط جنگ، به ابتکار خودشان و البته آن اوایل برای مزاح، نام «نخسایی ها» را بر گروه خود گذاشتند. نخسا که ابتدا در واقع مخفف طنزآلودی از عبارت «نیروهای خودسر سپاه اسلام» بود، به مرور توسط برخی از بزرگ ترهای جمع به نیروهای خودجوش سرزمین های اسلامی تبدیل شد و رفته رفته به طور جدی تر هویت مستقل خود را پیدا کرد. 
    شهید سجاد عفتی هم یکی از همین نخسایی ها بود. مهم ترین ویژگی نخسایی بودن، حضور خارج از سیستم و بدون جذب و اعزام تشکیلاتی در میدان نبرد به عنوان نیروی داوطلب بود. این بدان معنا بود که برای رفتن به سوریه باید تمامی هزینه های سفر توسط خود بچه ها تأمین می شد و چون عمدتاً از محلات و طبقات فقیرنشین پایین شهر بودند، با فروختن موتور و ماشین و فرش زیر پا و طلای همسر و قرض و قوله، هزینه ی سفر را تأمین می کردند. پس از تأمین مالی، تازه مشکلات بعدی شروع می شد...
    امروز پس از آرام شدن خطوط درگیری حدود ده نفر از آن جمع، مظلومانه و بدون روایت حتی برشی از زندگی دلاورانه و تاریخ سازشان از جامِ جان افزای شهادت نوشیده و در کنار اربابشان متنعّم هستند؛ بی آنکه حتی برای مردم محله ی خود شناخته شده باشند. از بازماندگان هم برخی جانباز شده اند و برخی دیگر بدون اینکه سابقه جهادشان در نهاد و ارگانی به ثبت برسد، در سکوت به زمین کشاورزی و شغل کارگری و کارمندی خود بازگشته اند. پس از برگشت از جبهه های دفاع از امت، هیچ کس به استقبالشان نرفت. عمدتاً از مشاغل قبلی خود اخراج شده بودند و در میان نگاه اطرافیانی که منتظر تماشای ماشین و خانه های آنچنانی با حقوق های چند ده میلیونی مدافعان حرم بودند، لباس خاک و خون مالیده شده ی مجاهدت از تن درآوردند و لباس کار به تن کردند تا بدهی هایی را که برای تأمین هزینه ی سفرهای جهادی به عراق و سوریه داشتند، تسویه کنند...
    کتاب نسخایی ها روایت گر این سختی ها و جان فدایی هاست.

    خرید کتاب نخسایی ها

    نسخه چاپی کتاب نخسایی ها را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و از خواندن آن لذت ببرید.

    برشی از متن کتاب

    سجاد از قبل از ازدواج به دنبال شغل مناسب بود. برای عضویت در سپاه پرونده تشکیل داد و با وجود سپاهی بودن پدر و آن همه سابقه بسیج مطمئن بود که پذیرفته می شود و به همین پشتوانه هزینه هایی را هم برای خودش تراشیده بود؛ اما پس از تحقیقات محلی سپاه او را نپذیرفت. دوستانش هیچ وقت نفهمیدند چه کسی در حین تحقیقات محلی استادانه زیرآب او را زده بود. کلی حرف راست و دروغ پشت سر او و همسرش در پرونده ی گزینش ثبت شده بود. این ماجرا شوک بزرگی به سجاد وارد کرد. از طرفی فشار مشکلات خانوادگی هم داشت کمر او را خم می کرد. 
    سجاد با یک دنیا بدهکاری مالی و کلی بن بست در کار و زندگی، دیگر آن جوان سرزنده و شاداب و پُر شَر و شور گذشته نبود. حرف و حدیث هایی که تحقیقات محلی برای او ساخته بود، داشت کم کم او را به یک انزوای ناخواسته می برد. مدت زیادی در خانه می ماند. به شدت لاغر شده بود. کمتر با رفقای قدیمی می جوشید. به باشگاه هم کمتر سر می زد. اراذل و اوباش محله هم فرصت را غنیمت شمرده و برای گرفتن انتقام از بچه های بسیج، به قصد آلوده کردن او برنامه ریخته بودند و مدام دور و بَرش می پلکیدند. با به دنیا آمدن دخترش ثنا، فشارهای مالی زندگی و مشکلات بیشتر هم شد. اگر در آن روزها سجاد را می دیدی به سختی می شناختی. همین فشارها باعث شد تا یک سکته ی مغزی را هم به سختی پشت سر گذاشت. تا مدت ها شکل صورتش عوض شده و تکلّمش با مشکل مواجه شده بود. بعد از مدت ها در یک مراسم حلیم پزی وقتی رفقای قدیمی، او را دیدند از حیرت دهانشان باز مانده بود. کار داشت به جایی می رسید که کسی گمان نمی کرد سجاد به روزهای سابقش برگردد. کم کم مشکلات روحی و روانی هم بر او عارض شده بود و تعادل درست و حسابی نداشت.
    در همان حوالی سجاد و مصطفی و چند نفر دیگر راهی کربلا شدند. برای رفتن به سفر کربلا سجاد که گذرنامه نداشت با پاسپورت سلمان راهی شد. این سفر در بهتر شدن حال و هوای او مؤثر بود. یک روز که برای زیارت با مصطفی به حرم رفته بودند، انفجار یک سطل آشغال نزدیک حرم، کلی از زائران را به خاک و خون کشید. تا پایان روز سجاد و مصطفی بدن های تکه تکه شده را از روی زمین جمع می کردند. در همان سفر هنگام برگشت، سجاد مقابل حرم امام حسین(ع) ایستاد و برای ترک سیگار که به واسطه پلکیدن اراذل محل در اطرافش طی آن روزها می کشید، مدد خواست و از همان روز دیگر کسی سیگار در دستان او ندید.

    کتاب صوتی نخسایی ها

    نسخه ی صوتی کتاب نخسایی ها را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس به آن در کتابخوان فراکتاب گوش فرا دهید.

    دانلود کتاب نخسایی ها

    نسخه ی الکترونیک کتاب نخسایی ها را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مورد مطالعه قرار دهید.

    دانلود کتاب نخسایی ها

    مشخصات کتاب نخسایی ها در جدول زیر آورده شده است:

    مشخصات
    ناشر: شهید کاظمی
    نویسنده: مصطفی آقا محمد لو
    تعداد صفحه: 150
    موضوع: شهدا، زندگینامه و خاطرات
    قالب: چاپی و الکترونیک و صوتی