0.0از 0

عمه خانوم

کتاب
دسته بندی
رایگان
خرید
    نظر شما چیست؟
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب
    عمه خانم، که اصلاً نمی‌دانست قضیه از چه قرار است، گفت:
    «طاهرجان! چشمت چی شده؟ از وقتی که اومدی، پلک چشم چپت هی می‌پره؟»
    گفتم:
    «هی… هیچی نشده عمه خانم! فقط کمی خوابم میآد!»
    از مقابل نگاهِ متعجّب او، فرار کردم و وارد اتاق شدم. صدای عمه خانم را شنیدم که می‌گفت:
    «وا…! چطور خوابت میآد که پلکت می‌پره؟ اون هم فقط، پلکِ چشمِ چپت؟»
    خواستم در اتاق را ببندم که طاهره سر رسید.