کتاب عشق در برابر عشق

کتاب عشق در برابر عشق، با قلم جذاب و خواندنی امید کوره چی به رشته تحریر درآورده و در انتشارات کتابستان معرفت نیز منتشر شده و در دسترس علاقه مندان به کتاب های داستانی قرار گرفته است. کتاب عشق در برابر عشق، به روایت شخصیتی تخیلی به نام هرمز می پردازد که در جریان و روالی غم انگیز و داستانی به خدمت «امام حسن مجتبی (ع)» می رسد.

• معرفی کتاب عشق در برابر عشق 
• خلاصه کتاب عشق در برابر عشق
• برشی از متن کتاب
• خرید کتاب عشق در برابر عشق

معرفی کتاب عشق در برابر عشق

کتاب عشق در برابر عشق، به روایت شخصیتی تخیلی به نام هرمز می پردازد که در جریان و روالی غم انگیز و داستانی به خدمت «امام حسن مجتبی (ع)» می رسد. داستان این اثر با «محوریت زندگی امام حسن مجتبی (ع)» به نگارش درآمده است. 
هر چه در این اثر مرتبط به «معصوم علیه ‌السلام» است شامل «قول و فعل و تقریر» است که همه ی آن به صورت واقعی و قابل استناد از کتاب های مستند و با ارزش روایتی است، که مورد تصدیق «علما» حکایت شده است.
هر گفتاری که امام حسن (ع) در این اثر اشاره به شخصیت تخیلی «هرمز» داشته اند،«در حدیثی صحیح یا حسن، نسبت به شخصی روایت‌ شده است.»
اگر علاقه مند به کتاب های داستانی با مضامینی «مذهبی و تاریخی» هستید؛ کتاب عشق در برابر عشق، گزینه ای مناسب برا مطالعه و خلق لحظاتی خوش و جذاب می باشد.

خلاصه کتاب عشق در برابر عشق

داستان این کتاب از عاشقی هرمز شروع می شود، عشق به دختری که یکی از بزرگان قدرتمندان اعراب است. هرمزعاشق، حاضر است برای رسیدن به عشق آتشین خود دست به هر کاری بزند و در این میان خود را تنها نمی بیند و باید برای اثبات خویش دست به نبردی بزند و رقیب و حریف قدرتمند را کنار بزند. اما تنها پیروزی در نبرد کافی نیست و او باید از پس مهریه ی سنگینی که خانواده دختر برا وی گذاشته اند برآید. و این نقطه، آغازی می شود برای سردرگمی های هرمز که خود را در میان دو راهی دو عشق گرفتار و معطل می بیند. یا باید راه عشق آتشین خود که رسیدن به وصال دختر رویاهیش است را برگزیند و یا باید راهی شوم را برگزیند که در آن چیزی جز اندوه و سیاهی، هم در این دنیا و هم در آخرت در انتظارش نیست قدم بگذارد.
آری سردرگمی دشواری است که برای وصال بهترن حلال خدا باید دستت را به خون بهترین برگزیده خدا «امام حسن مجتبی (ع)» آغشته کنی!
روایت این اثر شامل داستان هایی نظیر؛ «برده‌ی ایرانی، سفر به افق، بانوی ماه، کمان سلطنتی، آتش دل، عشق در برابر عشق» و غیره می باشد که بر سر راه هرمز، قرار می گیرند.

برشی از متن کتاب

هرمز جواب بیکاره ای که بهمن را به خاطر لاغری به سگ تشبیه کرده بود، نداد. در عوض یکسره به بازار رفت و برای بهمن یک پیراهن ضخیم کرباس خرید. مدت ها بود که هیچ ایرانی ای دلش نمی خواست جایی علناً با عربی درگیر شود. از وقتی که معاویه در دمشق حکم کرده بود هر جا ایرانی دیدند که قدش بیشتر از پنج وجب است گردنش را بزنند عرب های اموی دنبال بهانه بودند تا با کشتن عجم، پاداشی از بنی امیه بگیرند.
بهمن و هرمز به سمت کاروانسرا راه افتادند. کاروانسرا در واقع بیغوله ای بود شامل چند حجره کاهگلی که گویی به زور سرپا ایستاده، آن هم با سقفی که هر آن ممکن بود فرو بریزد و حیاط نسبتاً بزرگ و خاک آلودی که بوته های خار و گون در اطرافش روییده بود؛ این تنها پذیرای رهگذران غریب و نا آشنا بود. هر دو نشسته بودند روی نیمکت چوبی مسافر سرای بیرون. برده داشت برای خودش چیزی زیر لب زمزمه می کرد. ارباب هم یک شانه فلزی میله ای زنانه از جیب کنار قبایش بیرون آورده بود و به آن خیره بود. بهمن پرسید: ارباب این چیست؟ گمانم شانه باشد.... شانه ای از آن یک زن ایرانی!
هرمز نگاه تلخی به برده کرد و گفت: من ارباب تو نیستم. سرت به کار خودت باشد.
بهمن وضو گرفت. با آب اندکی که داشت سر و مویش را شست و پاکیزه کرد. خاک از لباس تکاند و در گوشه ای به نماز ایستاد. هرمز که حرکات او را می پایید و در این چند روز دیده بود او با چه اشتیاقی به نماز می ایستد و چطور بعد از شستشوی سر و رو چهره اش باز و روشن می شود و از آن پیری و ژولیدگی می رهد، با خودش فکر کرد: «برده را چه به نماز خواندن! اصلاً خدا به چه درد او می خورد! او باید هر لحظه به فکر زنده ماندن باشد. به فکر سیر کردن شکم و خدمت به اربابش. باید یک چنین جانوری را کشت تا بفهمد اگر خدایش وجود داشت حال و روزش این نبود.»
وقتی نماز بهمن تمام شد، هرمز با تمسخر حرص آلودی گفت: برای خدایت خودت را آراستی؟ چه گفتی؟ چه شنیدی؟
بهمن خیلی آرام گفت: روزی حسن بن علی را هنگام نماز دیدم. او بهترین جامه های خود را وقت نماز پوشیده بود، علت را پرسیدم، گفت: خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد. خود را در پیشگاه الهی زینت می کنم که خداوند فرموده با زینت های خود در مساجد حاضر شوید. برق نگاه بهمن و لحن پر احترامش، وقتی از حسن بن علی گفت، هرمز را به تعجب واداشت.
هرمز پرسید: تو حسن پسر علی را از کجا می شناسی؟
بهمن گفت: مدتی در خانه زرارة بن اوفی که همسایه این خانواده بود، خدمت می کردم....

خرید کتاب عشق در برابر عشق

نسخه چاپی کتاب عشق در برابر عشق را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت کتاب از محتوای ارزشمند آن بهره وافی و کافی ببرید.

مشخصات کتاب عشق در برابر عشق در جدول زیر آورده شده است: