0.0از 0

سوراخ های جعبه

کتاب
دسته بندی
کارمن گیل
نویسنده
رایگان
خرید
    نظر شما چیست؟
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    گزیده کتاب سوراخ های جعبه

    آندریا خوشحال بود و در حالی که لبخند می زد به خونه رسید و جعبه ­ی سوراخی که از آقای گوردون خریده بود رو با شوق و ذوق به مادرش نشون داد.

    اما مادرش با دیدن جعبه­ ای که در دست آندریا بود اصلا خوشحال نشد. آندریا فکر می کرد سوراخ هایی که داخل جعبه بودن واقعی هستن. دخترک از حرف­ های مادرش ناراحت شد، به سمت اتاقش دوید و در رو بست.

    روی تخت نشست و خیلی محکم جعبه رو بغل کرد. خیلی آروم بازش کرد و از دیدن سوراخ های توی جعبه خیلی خوشحال شد. آندریا یک سوراخ رو از جعبه بیرون آورد و با دقت بهش نگاه کرد.

    اون درست شبیه یک بادوم زمینی بود. ناگهان صدای خیلی نازک و عصبانی­ شنید.

    زیر پاهاش رو که نگاه کرد، یک موش عصبانی­ رو دید که کنار یکی از پایه­ های تخت ایستاده بود.