0.0از 0

زندگی پی

برنده مرد جایزه ی بوکر

کتاب
دسته بندی
یان مارتل
نویسنده
یمام
ناشر
رایگان
خرید
    نظر شما چیست؟
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب زندگی پی

    کتاب زندگی پی اثر «یان مارتل» است که در ۲۰۰۱ در کانادا منتشر شده و حسینعلی میرشاهی آن را ترجمه و انتشارات یمام به چاپ رسانده است. یان مارتل در اسپانیا به دنیا آمده، ولی در حال حاضر در مونترآل زندگی می کند. او نویسنده ی کتاب به غایت تحسین شده ی «خویشتن» و مجموعه ی داستان های کوتاهِ «حقایق پشت پرده ی روکاماتیو های هِلسینکی» است.

    «زندگی پی» سومین کتاب او درباره ی مذهب، ترس، طبیعت و سرسختی پایان ناپذیر انسان است؛ رمانی ماجرایی و واقع گرایانه ی مهیج که با استفاده از تکنیک داستان در داستان، به کاوش در قدرت رهایی بخش و ماهیت دگرگون کننده ی شخصیت پسر جوانی به نام «پی پاتل»، فرزند یک صاحب باغ وحش در هندوستان می پردازد که به دنبال موضوعات عرفانی و روحانی می رود. خانواده پی در قسمت باریک کشتی ژاپنی در کنار جانوران باغ وحش به سمت خانه جدید سفر می کنند.

     در میانه راه کشتی غرق می شود و پی خودش را در قایق نجاتی به همراه یک کفتار، یک اورانگوتان، یک گورخر زخمی و یک ببر بنگال دویست کیلوگرمی تنها می بیند و کشمکش برای زندگی در ۲۲۷ روز گمشدگی وی در دریاست. . .

    که به عنوان جایزه ی فرماندار و نویسندگان کشورهای مشترک المنافع برگزیده شد و برنده ی جایزه ی بوکر مردان در سال ۲۰۰۲ بود که از آن دو فیلم هم ساخته شده که نامزد ۱۱ جایزه اسکار شد و اکثر منتقدان آن را ستوده و اذعان داشته اند؛ زندگی پی صرفاً برای تأثیرگذاری نیست، بلکه همانند نخی به ظرافت تابیده شده درباره ی اثبات وجود خداست. نخی که از داستان های خیلی دور حکایت می کند که نه می توانید آن را به تمامی بپذیرید، نه آن را کاملاً رد کنید.

    «افسانه ی مارتل آمیزه ای لذت بخش و خستگی ناپذیر از واقع گرایی جادویی و روبینسون کروزوئه است. لغزنده و بازیگوش، یک دست جعبه ی چینی متداخل که هرکدام در برابر خردگرایی خشک، حاوی چالشی بزرگ تر است. »

    روزنامه ی ایندیپندنت آن ساندی

    «این نووِل به غایت دوست داشتنی سرشار از شگفتی است. »

    روزنامه ی گاردین

    «زندگی پی یک ماجراجویی واقعی است: خشن، لطیف، بیانگر، دراماتیک و به نحو غیرقابل مقاومتی خنده دار. . . خیلی مشکل است که وقتی صفحه های کتاب تمام می شود از خواندن آن دست بکشی. »

    روزنامه ی سان فرانسیسکو کرونیکل

    بخشی از کتاب زندگی پی

    مطمئن بودم که تنها نیستم. غیرقابل تصور بود که سیمسوم غرق شود بدون این‌که کوچک‌ترین نگرانی را برانگیزد. همین حالا در توکیو، در شهر پاناما، در مدرس، در‌هانولولو، و حتی در وینی پِگ، چراغ‌های قرمز روی پایه‌هاشان چشمک می‌زدند، آژیرهای خطر به صدا درآمده بودند، چشم‌ها از ترس گشاد شده بودند، دهان‌ها باز مانده بودند، «خدای من! سیمسوم غرق شده است!» و دست‌ها به طرف تلفن‌ها دراز شده بودند.

    چراغ‌های قرمز بیشتری شروع به چشمک زدن می‌کردند و آژیرهای بیشتری به صدا در می‌آمدند. خلبان‌ها درحالی‌که هنوز بند کفش‌هایشان را نبسته بودند، به طرف هواپیماهایشان می‌دویدند، آن‌ها این‌قدر عجله‌ی داشتند. افسران کشتی‌ها سکان را آن‌قدر میچرخاندند تا احساس سرگیجه کنند. حتی زیردریایی‌ها هم در زیر آب ویراژ می‌دادند تا به گروه‌های نجات بپیوندند. به زودی ما را نجات خواهند داد.

    یک کشتی در افق ظاهر خواهد شد. یک تفنگ پیدا خواهد شد تا کفتار را بکشد و به درد و رنج گورخر پایان دهد. شاید آب پرتغال بتواند نجات یابد. من به عرشه‌ی کشتی خواهم رفت و با خانواده‌ام خوش و بش خواهم کرد. آن‌ها سوار یک قایق نجات دیگر شده بودند. من باید فقط تا زمانی که کشتی نجات بیاید، برای چند ساعت دیگر از زنده ماندن خودم مطمئن شوم.