چلچراغ

کتاب چلچراغ نوشته نصرالله شکل‌آبادی، روایت زندگی‌نامه و خاطرات شهدایی است که kشهادت و نحوه‌ی شهادت خود را پیشگویی کرده‌اند، در انتشارات ستارگان درخشان به چاپ رسیده است.

کتاب چلچراغ شرح حال چهل شهید عارف واصل است که درس‌های عرفان خود را از مکتب امام حسین (ع) فرا گرفته و در خط مقدم جبهه یک به یک منازل سیر و سلوک معنوی را طی نموده و الهامات الهی برخود را به زبان آورده و شهادت، نحوه و زمان آن را اعلام کرده‌اند. این چهل شهید، بشارت شهادت‌شان را از زبان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در رویاهای صادقه شنیده‌اند و در زیباترین شکل به فیض والای شهادت رسیده‌اند. مزار این شهدا محل تلاوت قرآن و مناجات و توسل و تمسک به اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) است و مردم بی‌شماری اعلام کرده‌اند که شهدا حاجات شرعی آن‌ها را برآورده‌اند.

گزیده کتاب چلچراغ

عملیات بدر در منطقه هورالهویزه انجام شد دو گردان «موسی‌بن‌جعفر (ع)» و «امیرالمؤمنین (ع)» از لشکر امام حسین خط‌شکن بودند. نیروها با شجاعت بسیار حدود سی کیلومتر از هور را با بلم پیمودند و به خط پدافندی دشمن یورش بردند و آن را در هم شکستند. آقاخانی، فرمانده دلاور گردان از ناحیه دست و پا مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به شدت مجروح شد. با اصرار زیاد او را به پشت خط منتقل کردند. پیش از بهبودی کامل قصد بازگشت به خط را کرد که یکی از دوستانش گفت: «همین جا بمان، فکر می‌کنم اگر وارد منطقه شوی، شهید می‌شوی.» غلام‌رضا هم با آرامش همیشگی‌اش جواب داد: «اگر تو فکر می‌کنی، من مطمئن هستم» و لبخند همیشگی روی لبانش نقش بست و از اورژانس خارج شد. در خط دستور عقب‌نشینی صادر شد. غلام‌رضا نگران و ناراحت بود که چرا باید منطقه را به دشمن واگذار کنند و به عقب بروند. خورشید در حال طلوع بود و باید نماز صبحش را می‌خواند. دو زانو روی خاکریز نشست و کف دستانش را برای تیمم بر خاک زد. دستانش را به پیشانی کشید و از پهنای صورت پایین آورد که گلوله‌ای برا پیشانی خاکی‌اش نشست و آن را شکافت.

16 of 199