0.0از 0

پریوش

رایگان
خرید
    نظر شما چیست؟
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب
    همه کارکنان ژاندارمری منتظر ورود رئیس هستند. سربازی که در حال پست دادن در برج دیده بانی است از جاده خاکی درشکه ای را می بیند که به سوی ژاندارمری نزدیک می شود و همه را خبر می کند. کمی بعد شخصی با لباسهای نظامی از اسب پایین می آید و سریع به طرف در درشکه می رود و به فرمانده که در حال پیاده شدن از درشکه است کمک می کند. سربازها همه جلوی در خبردار ایستاده اند.
    رئیس جدید با ابهت؛ گام های بلند؛ نگاهی جدی به جلو، سوی جایگاه سخنرانی پاسگاه می رود...